معرفی وبلاگ
سفارشی دوستت دارم دوست عزیزم.♥.:.@سفارشی@.:.♥ اینجا همه چی درهمه. بیا تو عشق و حال کن. نظرت یادت نره ها♥.:.@سفارشی@.:.♥ -----------♥.:.@سفارشی@.:.♥---------♥.:.@سفارشی@.:.♥----------
دسته
لینک دوستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 75053
تعداد نوشته ها : 53
تعداد نظرات : 1
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
با شلیک اولین گلوله توپ تانک تى ۷۲ توسط صدام حسین از پادگان بعقوبه در ساعت ۰۰:۱۲ روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ارتش عراق هجوم وسیع و از پیش تدارک شده اى را در طول ۱۳۰۰ کیلومتر مرز مشترک به سرزمین مقدس جمهورى اسلامى ایران آغاز نمود تجاوزى که منجر به یکى از طولانى ترین و ویرانگرترین جنگ هاى تاریخ گردیده و در عین حال یکى از افتخارآمیزترین حماسه هاى پرشور میهن عزیزمان را رقم زد.
جنگى که قریب ۸ سال بر دوش مردم قهرمان ایران سنگینى کرد و هنوز هم آثار و تبعات ناشى از آن محو نشده است.
گرچه این جنگ خونبار تلفات و ضایعات فراوانى براى ملت و مملکت اسلامیمان به بار آورد لیکن برخلاف جنگ هاى گذشته نه تنها قسمتى از سرزمین مقدس ما منتزع نگردید بلکه ملت ما هیچگونه قرارداد ذلت بار و یا عذرخواهانه اى را نپذیرفت.
بدیهى است این همه مرهون و مدیون رشادت ها و ایثارگرى هاى نیروهاى مسلح جمهورى اسلامى ایران اعم از ارتش، سپاه و جهادگران و بالاخره ملت رشید ایران در سایه تدبیر و تدبر سازش ناپذیر رهبرى جمهورى اسلامى و همگان در پرتو توجهات ذاتى بزرگ خداوندگارى میسر گردید.
ارتش بعث عراق زمانى حمله ناجوانمردانه خود را به کشور جمهورى اسلامى آغاز نمود که نظام نوپاى انقلابى به شدت با مشکلات عدیده اى درگیر بوده و ارتش نیز که خود در متن این وقایع قرار داشت در شرایط نامساعد به تنظیم امور به هم ریخته خود مشغول بود.
صدام حسین در کنفرانس سران عرب در طایفه عربستان (مردادماه ۵۹) چنین عنان کرده بود:
«اوضاع براى توسعه مرزهاى عراق و تغییر وضعیت ژئوپولتیکى آن کشور کاملاً مساعد است، ارتش ایران فاقد هرگونه توانایى براى مقابله با ارتش عراق بوده و لذا حمله ما به ایران بیش از یک تفریح نظامى براى ارتش قدر عراق نیست.»
حال به منظور تجسم هرچه بهتر نقش نیروى زمینى در هشت سال دفاع مقدس لازم به نظر مى رسد که در آغاز مرورى بر روند عمومى نیروى زمینى بعد از پیروزى انقلاب اسلامى داشته به طور کلى با ساختار واقعى آن به هنگام آغاز عملیات تهاجمى دشمن آشنا شویم، لذا در این جهت مطالب مورد نظر در سه بخش به شرح زیر خلاصه مى شوند:
۱- نیروى زمینى قبل از آغاز جنگ
۲- نیروى زمینى هنگام شروع جنگ
۳- نیروى زمینى در طول جنگ و نقش اساسى آن

* بخش یکم: نیروى زمینى قبل از آغاز جنگ

نیروى زمینى قبل از انقلاب و آغاز جنگ داراى سه لشکر پیاده، سه لشکر زرهى، یک تیپ پیاده مستقل، یک تیپ هوابرد، ناوگان هوانیروز، سه گروه توپخانه و دو گروه مهندسى رزمى بوده که داراى آموزش، انضباط و تجهیزات مطلوب و کارآمد بود. از آن جا که رژیم گذشته سوداى ژاندارمى منطقه را در سر مى پروراند، براى وصول بدین منظور از تلاش براى داشتن ارتشى نیرومند و قدر از هیچ اقدامى کوتاهى نکرد و لذا در زمینه سازماندهى، آموزش و تجهیزات و توسعه فروگذار نمى کرد.
رژیم گذشته به عنوان ابزارى براى حفظ حیات خود، احساسات وطن پرستى و ایران دوستى را در ارتش تبلیغ نموده، زیرکانه خود را نماد و مظهر چنین ناسیونالیستى قلمداد مى کرد. صیانت از حکومت سلطنتى نیز در کنار حراست از سرزمین و امنیت ملى کشور جزء وظیفه و مأموریت ارتش به حساب مى آمد و لذا یکى از ویژگى هاى ارتش نیز علایق تند وطن پرستانه بود.
از طرفى افسران و درجه داران ارتش و به ویژه نیروى زمینى از میان جوانان با استعداد طبقات متوسط و مستضعف جامعه بوده که به خاطر موقعیت اجتماعى نسبتاً خوب ارتش در مقایسه با سایر مشاغل ادارى یا آزاد جذب این سازمان مى شدند.
سربازان وظیفه که عموماً ۶۰درصد استعداد نیروى زمینى را تشکیل مى دادند از عامه مردم و اکثراً روستاییان بودند. اقشار سه گانه فوق با توجه به حوزه وظایف و مسوولیت خود تحت تعلیم و تربیت نظامى قرار گرفته و افرادى وطن خواه و وظیفه شناس بار مى آمدند، اما به رغم تلاش رژیم براى وابسته کردن این نیروها به خود، به دلیل علایق و رشته هاى ناگسستنى فرهنگى، خانوادگى و مذهبى، بیشتر به عمق جامعه پیوند خورده و خواست ها و تمایلات اکثریت را داشته اند تا پیوستگى و وابستگى به اقلیت حاکم.
همین علایق و وابستگى ها بود که با مشاهده بعضى از نارسایى ها و مفاسد اجتماعى که عیان مى شد، افسران و درجه داران روشنفکر نسبت به مشروعیت و مقبولیت رژیم و خانواده سلطنتى دچار شک و تردید گردیده، رگه هایى از بدبینى در آن ها شکل مى گرفت، به همین جهت ملاحظه مى کنیم که با افروخته شدن آتش انقلاب و اوج گیرى احساسات و حرکت مردم علیه رژیم بدنه ارتش به سمت انقلاب متمایل گردید.
این اعتقاد وجود داشت که با جایگزینى یک حکومت مردمى مترقى به جاى رژیم فرسوده موروثى، پیشرفت و توسعه کشور شدت یافته، با خشکانیده شدن ریشه هاى ظلم و فساد و اسراف و تبذیر، درآمد ملى صرفاً در مسیر تعالى و پیشرفت کشور به کلى خواهد رفت. و به این دلیل مقابله ارتش به ویژه نیروى زمینى با انقلاب و انقلابیون به تأیید بسیارى از دست اندرکاران مقابله اى ضعیف و بى اثر بود. در واقع این نوع برخورد که براى مردم ناباورانه و غیرمنتظره بود، روند حرکت انقلابى را به سوى پیروزى سرعت بخشید.
ایستادگى سست نیروى زمینى، سازمان آموزش دیده و مجهزى که سخت وابسته به رژیم متصور مى شد، در مقابل حرکات انقلابى در تاریخ انقلاب هاى جهان بى سابقه است. و هیچ حکومتى را نمى توان یافت که بازوى مسلح آن تا این حد در مقابله با انقلاب از خود خویشتن دارى نشان داده باشد.
اصولاً نیروهاى نظامى یک کشور آن هم از نوع جهان سوم که اهرم و بازوى مسلح قانونى براى اعمال خشونت در تأمین امنیت ملى به شمار مى آیند بنا به فرمان حکومت آن کشور در مقابله با تحریکات داخلى بدون توجه به ماهیت آن وارد عمل مى شوند اما ارتش و به ویژه نیروى زمینى ایران با توجه به بافت مردمى خود و حس وطن دوستى و علاوه بر آن هدایت بسیار هوشمندانه رهبر کبیر انقلاب، هیچگاه به رفتار خشونت آمیز در مواجهه با حرکت و جنبش انقلاب اسلامى مردم دست نزد!
اما با پیروزى انقلاب اسلامى و برپایى حکومت جمهورى اسلامى، حکومت نوپا و تازه تشکیل انقلابى همانند تمام انقلاب هاى جهان درگیر مشکلات و گرفتارى هاى متعدد بیرونى و درونى گردید. ارتش نیز که دقیقاً در مرکز این بحران ها قرار داشت مستثنى نبود شعار انحلال ارتش از سویى و تبلیغ جهت ایجاد ارتش بى طبقه توحیدى! از سوى دیگر و نیز وارد کردن اتهامات ناروا که بعضاً توسط دشمنان دوست نما به این سازمان ارزشمند وارد مى شد، فرماندهان و پرسنل را که انتظارى غیر از این داشتند، دچار پریشانى فکرى نموده و به چاره جویى و اندیشه رهایى از این کابوس انداخت!
- نقل و انتقال بى رویه پرسنل و عموماً به دلخواه آنان که ناشى از نتیجه گیرى ذهنى آن ها بود، سیستم پرسنلى را دچار رکود ساخت.
-تخریب و فرسوده شدن قسمتى از تجهیزات به دلیل رها شدن مسوولیت از مسوولان رده هاى مختلف، باعث ناکارآمد شدن آنان شد.
- کم کارى و جو آنارشیسم و هرج و مرج خدمتى، یگان ها را با آموزش بیگانه ساخت.
- اوج گیرى اغتشاشات در گنبد و خوزستان و کردستان به غارت رفتن قسمتى از تجهیزات بعضى از پادگان ها استعداد لجستیکى یگان هاى نیروى زمینى را کاهش داد.
- دخالت بى مورد بعضى از گروه هاى به ظاهر انقلابى اما مغرض و فرصت طلب باعث رکود در تجدید سازمان  یگان ها گردید.
خلاصه این که مجموعه عوامل فوق سیستم فرماندهى را دچار سردرگمى نموده و در نتیجه نیروى زمینى را به سرعت به طرف سقوط هدایت مى نمود.
در اوایل سال ۱۳۵۸ امام راحل (ره) ضمن دریافت شرایط، با صدور اعلامیه تاریخى خود مشروعیت ارتش را مورد تأکید قرار داده و اعلام داشتند که ارتش مورد حمایت رهبر بوده و ارتش جمهورى اسلامى ایران ارتشى اسلامى و متعلق به مردم ایران است با این حمایت به موقع روح تازه اى در کالبد نیمه جان نیروى زمینى دمیده شد.
فرماندهان به تدریج خود را بازیافته و به تقویت نظم در حال احتضار یگان هاى خود پرداختند.

* نیروى زمینى هنگام شروع جنگ
به رغم شرایط بحرانى و خردکننده اى که نیروى زمینى با آن مواجه بود به محض بلند شدن نغمه شوم تفرق، با اعتقاد به اهداف انقلاب و علایق میهن دوستانه، به منظور جلوگیرى از تجزیه کشور و تامین امنیت ملى مردانه پا در رکاب کرده و وارد میدان شد. هنوز یک ماه از پیروزى انقلاب نگذشته بود که نیروى زمینى در جبهه اى گسترده در شمال غرب کشور با مدعیان دروغین وارد نبرد گردید.
بررسى تاریخ انقلاب ها در جهان نشان مى دهد که انقلابیون چه در روند شکل گیرى انقلاب و براندازى رژیم حاکم و چه پس از کسب پیروزى و برپایى یک نظام جدید، تا مدت ها ناگزیر از مقابله و درگیرى با عناصر نیروهاى مسلح وابسته به رژیم سابق بوده اند که یا مستقیماً و یا در کنار سایر گروه هاى ضد انقلاب به ستیز و رویارویى با انقلاب برخاسته اند.
اما بدنه مردمى ارتش ایران یکى از استثنایى ترین وضعیت ها را در تاریخ انقلاب هاى جهان به وجود آورد، بدین معنى که نیروى زمینى به جاى رودررو قرار گرفتن با انقلاب، به دفاع از آن و مقابله با تجزیه طلبان داخلى و متجاوزان خارجى برخاست و نیروهاى مردمى را که حفظ و حراست از دستاوردهاى انقلاب را بر خود واجب دانسته و به صحنه هاى پیکار شتافته بودند، در کنار خود گرفت.
استعمار جهانى به منظور خنثى نمودن انقلاب و به زانو در آوردن حکومت نو پاى انقلاب، یکى از مزدوران منطقه را که داعیه زعامت منطقه و رهبریت جهان عرب را در سر مى پروراند و در عین حال عقده هاى گشوده نشده اى از ملت ایرانى در دل داشت، وادار نمود تا از طریق لشکرکشى نظامى، جمهورى اسلامى ایران را با شکست مواجه ساخته و کماکان منافع از دست رفته زورگویان را در منطقه احیا نماید لذا با به صدا در آمدن طبل ناخوشایند جنگ که توسط صدام حسین در طول ۱۳۰۰ کیلومتر مرز مشترکمان آغاز شد، نیروى زمینى که بیش از نیمى از توان رزمى خود را در مناطق آشوب زده آذربایجان غربى و کردستان به کار گرفته بود با سرعت و دلاورانه به مقابله با متجاوز شتافت و در بحبوحه بحران و شرایط ناکارآمد سیستم فرماندهى و کنترل، با استفاده از امکانات باقى مانده به بازسازى خود و تقویت جبهه ها برخاست.
اظهار پشتیبانى رهبرى و فرماندهى کل قوا قوت طلبى براى فرماندهان و پرسنل دلسوز بود لذا فرماندهان خود را باز یافته، یگان ها با مقدورات پرسنلى و تجهیزاتى موجود که البته در سطح نازلى هم بود یکى پس از دیگرى همگان و همراه جوانان انقلابى چون سیلى خروشان به سوى جبهه ها سرازیر شدند. در این زمان نیروى زمینى علاوه بر بازسازى سازمان به هم ریخته خود و تلاش در ترمیم سیستم هاى مختلف و بالاخص سیستم فرماندهى و کنترل، مسوولیت آموزش و تجهیز مردم انقلابى را بر عهده گرفت و با استفاده از مساجد، تکایا، مدارس و موسسات دولتى آماده نمودن جوانان انقلابى و مردمى را که آماده دفاع از انقلاب خود بودند با شدت و جدیت هرچه بیشتر آغاز نمود.

* بخش سوم نیروى زمینى در طول جنگ و نقش اساسى آن
با آغاز تجاوز همان گونه که قبلاً مطرح گردید نیروى زمینى ضمن بازسازى سریع و انجام مقابله با عملیات اخلالگرانه گروه هاى خود فروخته که در مناطق شرق و غرب ایجاد تشنج مى نمودند، با انجام یک تجزیه و تحلیل سریع وضعیت، سه اقدام اساسى را به شرح مندرج در ذیل مدنظر قرار داد:
۱- سد کردن پیشروى دشمن در سرتا سر مرز مورد تجاوز
۲- تثبیت دشمن در مواضع اشغالى
۳- درگیرى قاطع و انهدام متجاوز و سرانجام تامین مرز کشور جمهورى اسلامى ایران
بدین ترتیب همزمان نیروى زمینى ضمن ایفاى نقش موثر در آموزش منظم و پیگیر کلیه داوطلبین جنگ و تجهیز آنان با استفاده از مقدورات لجستیکى خود، به منظور متوقف ساختن سیل پیشروى دشمن که با یگان هاى مجهز و آموزش دیده شروع شده بود ،با تجدید سازمان یگان هاى تابعه و کمک و همراهى نیروهاى داوطلب آموزش دیده و استعانت از خداوند بزرگ توانست ضمن گسترش در منطقه و مقابله با نیروى متجاوز، پیشروى او را کند و سرانجام او را وادار به توقف نماید.
نمونه این عملیات ها عبارتند از:
پدافند تیپ ۳ زرهى لشکر۸۱ زرهى در مقابل هجوم دشمن در منطقه قصرشیرین و سر پل ذهاب(تاریخ شروع ۳۱ شهریور ماه ۵۹) که البته باعث کندى حرکت مهاجم به سوى شهرهاى خسروى و قصر شیرین گردید. پدافند تیپ ۲ زرهى لشکر ۹۲ زرهى، گروه هاى رزمى ۳۷ شیراز، گروه رزمى ۱۳۸ پیاده و گروه رزمى ۱۴۱ پیاده در منطقه کرخه (عملیات تاخیرى) که در این عملیات توان پیشروى دشمن را از خط مرزى تا کرانه غربى رودخانه کرخه به عمق ۵۰ کیلومتر و به مدت ۶ روز به تاخیر اندازد. (تاریخ شروع ۳۱ شهریور ۵۹ تا پایان ۶ مهر ۵۱)، پدافند تیپ ۳ زرهى لشکر ۹۲ زرهى در منطقه الله اکبر (تاریخ شروع ۳۱/۶/۵۹)، پدافند تیپ ۱ لشکر ۹۲ زرهى در منطقه حسینیه (تاریخ ۱ مهرماه الى ۳ مهرماه ۵۹) پدافند یگان هاى لشکر ۲۱ حمزه در برابر تک دشمن در منطقه شوش (تاریخ شروع اول مهر ماه ۵۹) پدافند یگان هاى لشکر ۹۲ زرهى (گردان ۱۵۱ اثر، گردان ۲۳۲ تانک و عناصرى از یگان هاى ژاجا)
در شلمچه و خرمشهر (تاریخ ۱ مهرماه تا ۲ مهرماه ۵۹) پدافند یگان هاى لشکر ۸۱ زرهى و تیپ ۸۴ پیاده در منطقه میمک و مهران (تاریخ دو مهرماه تا ۴ مهرماه ۵۹)، پدافند یگان هاى تیپ ۲ لشکر ۸۱ زرهى و تیپ ۳ لشکر ۸۱ زرهى در مقابله با هجوم دشمن در مناطق سومار و گیلان غرب (تاریخ ۳ مهرماه تا ۵ مهرماه ۵۹ و ۴ مهرماه تا ۶ مهرماه ۵۹) و عملیات...

ویژه نامه سروقامتان روزنامه جوان

دسته ها :
دوشنبه 25 5 1389 14:33
X