سفارشی دوستت دارم دوست عزیزم.♥.:.@سفارشی@.:.♥
اینجا همه چی درهمه. بیا تو عشق و حال کن. نظرت یادت نره ها♥.:.@سفارشی@.:.♥
-----------♥.:.@سفارشی@.:.♥---------♥.:.@سفارشی@.:.♥----------
امام حسین (ع) شامگاه بیست و هشتم رجب از مدینه خارج شد و به محض ورود به مکه خبرش در بین مردم منتشر شد و همه با هم مى گفتند که امام حسین (ع) براى آنکه زیر بار ذلت بیعت با یزید نرود از وطن خویش هجرت کرده و این خبر تا کوفه هم رسید.
مردم کوفه از امام حسین (ع) که در مکه به سر مى برد خواستند تا به عراق آید و حاکم بر آنها بشود. امام حسین (ع) پسر عمو و نماینده خود، مسلم بن عقیل را جهت آزمایش و امتحان مردم کوفه فرستاد تا وفادارى و عهد و پیمان شان را محک بزند. مسلم بن عقیل به کوفه رفت ابتدا با استقبال گرم و بى نظیر کوفیان روبه رو شد، هزاران نفر به عنوان نایب امام (ع) با او بیعت کردند. مسلم (ع) هم نامه اى به امام حسین (ع) نوشت که هر چه زودتر حرکت کن که مردم به وجود تو نیازمندند. اگرچه امام حسین (ع) کوفیان را خوب مى شناخت و بى وفایى و بى مهرى آنها را در زمان حکومت پدر بزرگوارشان حضرت امیرالمومنین على (ع) دیده بود ولى براى اتمام حجت و اجراى اوامر الهى تصمیم به رفتن کوفه گرفت. روز هشتم ذى الحجه که معمولا حجاج بیت الله آماده براى رفتن از مکه به عرفات و وقوف در آن مى شوند امام حسین (ع) از مکه به طرف عراق حرکت کرد و با این کار هم به وظیفه خود عمل کرد و هم به مسلمانان که از نقاط مختلف جهان آمده بودند فهماند که پسر پیامبر شما براى مبارزه با یزید از مکه خارج مى شود و علیه او قیام مى کند. یزید که از آمدن مسلم بن عقیل به کوفه مطلع شد و مخصوصا که شنید کوفیان استقبال گرم و باشکوهى از او کرده اند ابن زیاد را که از پلیدترین یارانش بود به کوفه فرستاد. ابن زیاد هم از ضعف ایمان و نفاق و ترس مردم کوفه استفاده نمود و با تهدید و ارعاب آنان را از دور و اطراف مسلم پراکنده ساخت و در یک روز و در یک برخورد کوچک همگى مسلم را تنها گذاشتند ولى او به تنهایى با یاران ابن زیاد به جنگ پرداخت و پس از جنگى دلاورانه اسیر شد و بر بام دارالاماره او را به شهادت رساندند. ابن زیاد با دهها نیرنگ و فریب همان مردم بى وفا را که از امام حسین (ع) براى آمدن به عراق نامه نوشتند و دعوت کردند تشویق و ترغیب نمود تا به جنگ با امام حسین (ع) برخیزند. امام حسین (ع) که با علم امامت مى دانست راهى که انتخاب کرده منجر به شهادتش مى شود از پیمان شکنى کوفیان نهراسید و همچنان به حرکت خود براى رسوا کردن حکومت ضد اسلامى یزید پلید و پیروانش ادامه داد و این جمله را شاید مکرر مى فرمود که: «هر کس حاضر است در راه ما خون قلبش را بدهد و به ملاقات پروردگار بشتابد همراه کاروان ما بیاید.»